• امروز : سه شنبه - ۱ آبان - ۱۴۰۳
  • برابر با : 19 - ربيع ثاني - 1446
  • برابر با : Tuesday - 22 October - 2024
11
گفت وگو با شاعر بهار: هوشنگ صفرپورراد

شاعری طبع بهاری می خواهد و شب نشینی های کتاب خوانی

  • کد خبر : 336
  • 14 آبان 1399 - 20:42
شاعری طبع بهاری می خواهد و شب نشینی های کتاب خوانی

گفت وگو با شاعر بهار: هوشنگ صفرپورراد

مصاحبه: آزاده خادم خروی
شاعر و شعرش سرمایه هایی هستند بی تکرار و ماندگار. شاعری که شعری در وصف زمانه خویش می سراید، به نمادی از آن ملت تبدیل می شود؛ شاعری که رویایی را در شعرش می پرورد، امید را در انسان می پرورد و شاعری که در وصف بهار می سراید زندگی را تقدیم هم نوعان خویش می کند.
هوشنگ صفرپور راد که یکی از شاعران کمتر شناخته شده مشهد است و شاید بتوان از شعرهایش رؤیاهای زیبا و انسانی و هم چنین حس خوب زندگی را به عاریه گرفت، از زندگی شاعرانه خویش می گوید:
آقای صفرپور راد از دوران کودکی تان برایمان بگوئید.
صفرپور راد: من سال ۱۳۲۵ در روستای خضربیگ کوهسرخ از توابع شهرستان کاشمر به دنیا آمدم. چندماهه بودم که والدینم از هم جدا شدند و من برای همیشه با پدرم زندگی کردم. شاید بتوان گفت که مؤثرترین دوره زندگی من در شکل گیری شعر و شاعری همین دوران بود.
شب نشینی های روستا که جزئی از فرهنگ ما محسوب می شد (شب ها در خانه های یکدیگر جمع می شدیم و به زبان محلی چراغان می داشتیم)، محفلی عارفانه و شاعرانه بود. در این محافل که انسان های متفکری حضور داشتند، کتاب های خوبِ زیادی خوانده می شد البته اگر بخواهیم صادق باشیم شاید دلیل این کتاب خوانی های سودمند در آن زمان، اربابان فهیم روستا مانند آقای طهماسبی بودند که همیشه کتاب خانه های خوبی داشتند و در اختیار بقیه قرار می دادند.
شما چگونه در این محافل وارد شده و شاعر شدید؟
صفرپور راد: پدر من یکی از بزرگان روستا یا به عبارتی کدخدای روستا بود و همیشه در این شب نشینی ها حضور داشت. من هم همراه او بودم. علاوه بر پدرم، دیگر خاندان من مانند دایی هایم از علاقمندان به ادبیات بودند که باعث می شد من در این راه تنها نباشم. در همین دوران بود که من قبل از مکتب شعرهای زیادی از جمله “حمله حیدری” از کتاب “توفان” را حفظ کردم.
وارد مکتب که شدم، معلم ما شیخ محمود، عالم برجسته ای بود که کتاب “نساب السبیان” را به من هدیه داد و من تمام شعرهای آن را از بر کردم؛ در همین اوان، تمام اوزان شعر را یاد گرفتم. نساب السبیان بیشترین خدمت را به من کرد.
البته اولین معلمی که وارد روستا شد، آقای سلجوقیان بود که تأثیر بسیار مهمی در زندگی من و دیگران داشت؛ او مافوق فکرهای پیشرفت فرهنگی را داشت.
دوران نوجوانی را چگونه سپری کردید؟
صفرپور راد: من تا ۱۸ سالگی در روستا زندگی کردم. تا کلاس ششم بیشتر ادامه تحصیل ندادم. بعد آن تمام وقتم در دشت به کارهای دامداری و کشاورزی می گذشت. با هی هی گوسفندان شعر می خواندم و شعر می گفتم. خوب یادم هست، اولین شعری که سرودم، قبل از سربازی حدود ۱۷-۱۸ سالگی ام و درباره ایران و دریای عمان بود.
از چه زمان وارد دنیای شاعران شدید؟
صفرپور راد: بعد از دوران سربازی یعنی سال های ۴۸-۴۷ رهسپار مشهد شدم. بعد از تجربه های مختلف کاری، در سرای گمرک مشهد به یادگیری خیاطی پرداختم و من خیاط شدم. در خیاطی های مختلف کار کردم و نهایت در سن ۲۷ سالگی ازدواج کردم. در همین زمان که در خیاطی کنار بازار رضا مشغول به کار بودم با انجمن های شب شعر آشنا شده و در جمع شاعران نشستم.
انجمن های شعر چگونه گذشت؟
صفرپور راد: انجمن جودی در پایین خیابان، اولین انجمنی بود که به آن راه پیدا کردم. در آن جا با استادان بزرگی چون استاد کمال، استاد سروی ها، آقای مؤید، آقای ثابت و آقای خسرو آشنا شدم. به تدریج از این انجمن، به انجمن فرخ راه یافتم؛ به نظر من فرخ بهترین انجمنی بود که وجود داشت. آن جا نیز بزرگان و سران شعری چون استاد قهرمان، شکوهی، صاحب کار، اخوان ثالث، قدسی حضور داشتند که بیش از همه قدسی و استاد کمال مشوقان اصلی من بودند. بعدها وارد انجمن های دیگر مانند پویا، رضوی و… شدم. اولین شعری هم که در انجمن شعر خواندم این بود: ای که در سیر تو سیمرغ پر انداخته است/ پرتوی مهر تو اندر قمر انداخته است…
و امروز نیز، خودم انجمن شعری “انجمن اشعار تفکر برانگیز” را هر هفته برگزار می کنم.
از کتاب هایتان چه خبر؟!
صفرپور راد: تاکنون سه کتاب با عناوین”گزیده ای از اشعار راد؛ ای که در سیر تو سیمرغ پر انداخته است”، “اشعار تفکر برانگیز راد؛ سیمرغ فکر من به فضا می برد مرا” و “رؤیاهای تفکر برانگیز راد؛ طاووس را ببین به چه نظمی سروده شد” از من منتشر شده است که اولین آن ها حدود ۶ سال پیش با تشویق های دکتر خیرآبادی به چاپ رسید و دو کتاب دیگر نیز در دست اقدام برای چاپ است.
چرا واژه تفکربرانگیز راد را برای عنوان هایتان انتخاب کردید؟
صفرپور راد: خدا دکتر بیهقی را رحمت کند، زمانی که در خدمت آنان شعر می خواندم، صفت تفکر برانگیز را برای اشعار من به کار می برد و بعدها نیز استاد کمال؛ ایشان می گفت اشعار تو تفکربرانگیز است، اشعاری که به ذهن بقیه خطور نمی کند را تو می سرایی. من از توصیف های این بزرگان برای شعرم وام گرفتم.
سبک و محتوای شعرهایتان چگونه است؟
صفرپور راد: شعر من کلاسیک است. بر تمام اوزان شعری به جز رباعی شعر سروده ام و به یک وزن اکتفا نکرده ام؛ رباعی را هرگز دوست نداشتم.
اما محتوای شعرم بیشتر در خصوص صلح، سلامت، آبادی دنیا و طبیعت بهار است. درباره بهار شعرهای زیادی گفتم. همیشه به این می اندیشم که اگر حتی یک سوم جنگل های اطرافمان درخت توت بود و مردم برای پرورش کرم ابریشم اقدام می کردند، امروز مامستمندی نداشتیم. در نهایت این که من هرگز در اشعارم خدا را از یاد نبرده ام زیرا که همه اشیا را جزئی از رحمت پروردگار می دانم.

اینک قطعه شعری از آقای هوشنگ صفرپور راد:

ای که در سیر تو سیمرغ پر انداخته است

پرتوی مهر تو اندر قمر انداخته است

گوهر حسن دل آرای تو ای یوسف مصر

عاشقان را به مسیر خطر انداخته است

وندر این شام سیه، نور تو ای مهر امید

چشم ما را به نگاه سحر انداخته است

هر که تصویر تو را دیده در آیینه ی دل

دیگران را ز نگاه و نظر انداخته است

خرم آن روز که بینیم خداوند جهان

با نگاهی ز رخت پرده برانداخته است

در خیال تو زمانی است که مرغ دل «راد»

با قلم شانه به زلف هنر انداخته است

لینک کوتاه : https://zamenkhorasan.ir/?p=336
  • نویسنده : مصاحبه: آزاده خادم خروی
  • ارسال توسط :
  • منبع : هفته نامه شماره 12 ضامن خراسان
  • 1414 بازدید
  • بدون دیدگاه

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب‌ها
آتش سوزی آیت الله رییسی انتخابات تغییر ، اقلیم ، جهادکشاورزی ثبت شاخص حرم مطهررضوی خسارت دانش بنیان توسعه دانشگاه علوم پزشکی مشهد رهبر معظم انقلاب رییس کل دادگستری خراسان رضوی زیارت، مشهد سقط جنین شماره 1 نشریه ضامن خراسان شماره 2 نشریه ضامن خراسان شماره 3 نشریه ضامن خراسان شماره 4 نشریه ضامن خراسان شماره 5 نشریه ضامن خراسان شماره 6 نشریه ضامن خراسان شماره 7 نشریه ضامن خراسان شماره 8 نشریه ضامن خراسان شماره 9 نشریه ضامن خراسان شماره 10 نشریه ضامن خراسان شماره 11 نشریه ضامن خراسان شماره 12 نشریه ضامن خراسان شماره 13 نشریه ضامن خراسان شماره 14 نشریه ضامن خراسان شماره 15 نشریه ضامن خراسان شماره 16 نشریه ضامن خراسان شماره 17 نشریه ضامن خراسان شماره 18 نشریه ضامن خراسان شماره ۲۲ ضامن خراسان شماره ۲۳ ضامن خراسان شهرداری گلمکان ضامن خراسان رضوی فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال‌ شرق نزاجا فرودگاه گناباد فصلنامه ضامن خراسان مترو مصرف مصرف بنزین هفته نامه ضامن خراسان هواپیمایی خراسان رضوی ویزا برای افغانستانی ها گردشگری سلامت